چه بگويم؟سخني نيست....
مجموعه اشعار زیبای پارسی
به نام خداوند هستی بخش

چه بگويم؟سخني نيست.
مي وزد از سر اميد نسيمي،چه بگويم؟
سخني
ليك تا زمزمه ئي ساز كند
در همه خلوت صحرا
به رهش
ناروني نيست.
چه بگويم؟سخني نيست.
پشت درهاي فروبسته
شب از دشنه و دشمن پر
به كج انديشي
خاموش
نشسته ست.
بام ها
زير فشار شب
كج،
كوچه
از آمد و رفت شب بد چشم سمج
خسته ست.
چه بگويم؟سخني نيست.
در همه خلوت اين شهر،آوا
جز زموشي كه دراند كفني
نيست.
و ندر اين ظلمت جا
جز سيا نوحه شو مرده زني
نيست.
ور نسيمي جنبد
به رهش
نجوا را
ناروني نيست.
چه بگويم؟
سخني نيست…چه بگويم؟سخني نيست.
مي وزد از سر اميد نسيمي،
ليك تا زمزمه ئي ساز كند
در همه خلوت صحرا
به رهش
ناروني نيست.
چه بگويم؟سخني نيست.
پشت درهاي فروبسته
شب از دشنه و دشمن پر
به كج انديشي
خاموش
نشسته ست.
بام ها
زير فشار شب
كج،
كوچه
از آمد و رفت شب بد چشم سمج
خسته ست.
چه بگويم؟سخني نيست.
در همه خلوت اين شهر،آوا
جز زموشي كه دراند كفني
نيست.
و ندر اين ظلمت جا
جز سيا نوحه شو مرده زني
نيست.
ور نسيمي جنبد
به رهش
نجوا را
ناروني نيست.
چه بگويم؟
سخني نيست…



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









ارسال توسط امین اصلانپور
آخرین مطالب